نوروز میآید
تا درد فقر و نداری بیش از هر زمان دیگر دل كوچك كودكان فقیر را بفشارد،
كودكانی كه زمستانی سرد را با كفشهای پاره و لباسهای كهنه در كلبههای محقرانه و سرد و دودگرفته سپری كردهاند ، كودكانی كه با بوی برنج و گوشت مدتهاست بیگانهاند ، كودكانی كه طعم پرتقال را فراموش كردهاند ...
نوروز میآید تا درد فقر و نداری بغض در گلوی كودكان فقیر گره زند و قطره اشكی از گوشه چشمی بچكاند .
نه، نوروز مال فقرا نیست، لباسهای فاخر و تازه، میوههای درشت رنگ و وارنگ، اسكناسهای تانخورده بهر اشرافیان است
و سهم تو ای كودك فقیر ، حسرت است برای یك جفت كفش كتانی .
تو به یك تخممرغ رنگی دل شاد كن ، نوروز برای تو همین است ، شاید یك اشرافی دل به رحم آمده از كوچه تنگ فقر بگذرد و لباس كهنه دردانهاش را برایات هدیه كند .
[ جمعه 28 اسفند 1394 ] [ 12:07 ق.ظ ] [
Doom s ]
نظرات